《sinner angel [KOOKV]》part 20

Advertisement

جانگکوک سریع سوار ماشین شد و به سمت ادرسی که به اصطلاح خواهر تهیونگ واسش فرستاده بود رفت

وقتی رسید سریع زنگ رو به صدا دراورد با یک خانمی رو به رو شد که شبیه تهیونگم نبود حتی و از قبل مطمعن تر شد که این خواهرش نیست حداقل تنی نیست

+کو؟تهیونگ کو؟

^اتاق

جانگکوک سریع در اتاق و باز کرد و با یک تهیونگ بی جون مواجه شد

سریع به تخت نزدیک شد و سر تهیونگ رو بین دستاش گرفت

+ته..تهیونگم؟...چه اتفاقی واسش افتاده؟

جانگکوک که میدونست اون دختره دم در وایساده بود پرسید

^من وقتی داشتم از کلاب برمیگشتم تهیونگ رو بی جون روی زمین پیدا کردم درحالی که شکمشو سفت چسبیده اول بودی اول فکر کردم شاید گشنشه ولی گشنش نبود با اینکه بهش غذا دادم قبول نکرد گفت گشنه نیست منم اصرار نکردم هر چی از اولم همینطوری بود

و از اتاق بیرون رفت

سورا دلش میخواست خودش رو به خاطر طرز حرف زدن و رفتار بدش از پنجره پرت کنه بیرون ولی مجبور بود باید از درست بودن این ادم مطمعن میشد

صبح روز بعد

تهیونگ با دل درد و حالت تهوع شدید بیدار شد و بدون توجه به دور و اطرافش به سمت حموم رجوع برد و باعث شد پاش به تیزی در حموم گیر کنه و زخم بشه

جانگکوک با شنیدن صدای عوق زدن کسی بیدار شد و به سمت تهیونگ رفت

+ته..تهیونگ حالت خوبه؟

_برو

+چی؟چرا؟

_بهت گفتم برو من براب زندگیت مناسب نیستم برای هیچیت مناسب نیستم منو ترک کن بزار بمیرم برو

+چرا چرت و پرت میگی

پاشو بریم خونه

_نمیام

+تهیونگ به خدا قسم نیای دیگه رنگ منم نمیبینی

_نه برو

+باشه پس خدافظ

با رفتن جانگکوک تهیونگ دستش رو روی شکمش گذاشت و شروع کرد به گریه کردن

تیغی رو توی حموم دید که داشت بهش چشمک میزد

Advertisement

سمتش رفت و برس داشت

تیغ رو روی دستش کشید و خون همه جارو گرفت

چشمای تهیونگ سیاهی رفت میدونست نمرده اما باز هم تا چند روز از دست دنیا رها بود

سورا با دیر کردن تهیونگ نگران شد وقتی رفت توی اتاق تهبونگ رو جایی ندید ولی متوجه صدای دوش حموم شد پس رفت تو تا ببینه چه خبره وقتی درو باز کرد اولین چیز جسم بیجون تهیونگ روی زمین خیس و سرد و تاریک حمام بود سریع با اورژانس تماس گرفت و درخواست کمک کرد

...

ته وقتی بیدار شد

به جز سقف سفید بیمارستان چیزیو نمیدید

نمیتونست باور کنه که حتی لیاقت مرگ رو هم نداره

دکتر وارد اتاق شد و به تهیونگی که بی صدا اشک میریخت با ترحم نگاه کرد که اگر ته متوجه میشد مسلما حالش بهم میخورد

دکتر:خب اقای کیم تهیونگ شما با این کارتون ضرر خیلی بزرگی به جنین زدین و دیگه نباید تکرارش کنید چون اینبار جنین میمیره

_می..میخوام سقطش کنم

دکتر:بله؟

_گفتم میخوام بچه رو سقطش کنم لطفا

دکتر:عااا...خب باشه مشکلی نیست پس من قرار عملتون رو میزارم برای هفته اینده فعلا استراحت کنید

دکتر بعد از چک کردن وضعیت تهیونگ از اتاق بیرون رفت و گذاشت تهیونگ استراحت کنه

_منو ببخش کوچولو اما من قبل از اینکه بخوام دوست داشته باشم عاشق جانگکوکم نمیتونم از دستش بدم میدونی بابایی خیلی دوست داره خیلی دوست دارم ولی مجبورم سقطت کنم عزیزم لطفا بابایی رو به خاطر این کار زشتش ببخش

و همینجوری به گریه کردن ادامه میداد جوری گریه میکرد که انگار با قطع شدن گریش نفسش هم بند میاد

یکم گذشت و سورا در اتاق رو باز کرد و به همراه جانگکوک وارد اتاق شد

+تهیونگ؟هانی؟چرا؟چرا میخوای سقطش کنی؟ما که حرفامون رو زدیم بیب اشکالی نداره با هم بزرگش میکنیم هوم؟

_ن..نه برای شهر..شهرتت بده گوگی

Advertisement

+نه نیست عزیزم نیست ما با هم ۹ ماه رو تحمل میکنیم و بعد با هم بزرگش میکنیم حتی میتونیم براش یک اواهر یا برادر کوچولو هم بیاریم هوم؟

تهیونگ از اینکه جانگکوک هم این بچه رو دوست داشت دوباره اشک هاش سرازیر شد

_میدونی؟..اولش میخواستم ازت فاصله بگیرم میخواستم ترکت کنم چون فکر میکردم دوسم نداری ولی خیلی اشتباه فکر میکردم تو حتی بچه ای که مال خودت نیست رو هم دوست داری فقط بدون من هر چقدر که تو دوسم داری من دو برابرشو عاشقتم

جانگکوک خیلی خوشحال از عشق دو طرفه بینشون تهیونگ رو بغل کرد و لباش رو روی لبای تهیونگ گذاشت هیچ حس شهوتی وجود نداشت تمام بوسه از جنس عشق بود

سورا خیلی اروم صحنه رو ترک کرد و گذاشت این دوتا عاشق پر کنده با هم پراشونو بچسبونن

▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎

سلاممم به همگی

میدونم که خیلی دیر شد قرار بود همون روز که پارت 19 رو آپ کردم این رو آپ کنم ولی متاسفانه اون روز رفتم جایی که نت نداشتم و بعدش هم که معلوم نبود چیو دست زدم واتپدم بالا نمیومد🤦🏻‍♀️😂

در کل ببخشید که دیر شد ولی به خاطر تمام این بدقولی ها و این چیزا یکشنبه بعد از امتحام ریاضیم واستون سوسرایز دارم سوپرایز فرق داره این سوسرایزه

و اینکه از این به بعد شرط ووت نمیزارم هر موقع سرم خلوت بود براتون آپ میکنم اینجوری بیشتر و زود ترم آپ میشه شاید

در کل که مراقب خودتون باشید و

لاو یو عال💚

    people are reading<sinner angel [KOOKV]>
      Close message
      Advertisement
      You may like
      You can access <East Tale> through any of the following apps you have installed
      5800Coins for Signup,580 Coins daily.
      Update the hottest novels in time! Subscribe to push to read! Accurate recommendation from massive library!
      2 Then Click【Add To Home Screen】
      1Click