《sinner angel [KOOKV]》part 2
Advertisement
اولین چیزی که به ذهن تهیونگ بعد از دیدن کلاب gys رسید فقط "واقعا این زندگی رویایی بود که مادرش میگفت؟"
لی:هی هرزه زود باش از این ور
تهیونگ سرش رو انداخت پایین و به سمت اون مکانی که لی میگفت رفت
اون چی میتونست بگه؟...دلش نمیخواست بهش بگن هرزه اما اگر حرفی میزد برش میگردوندند پیش پدرش و صبح تا شب باید دو برابر کتک میخورد چون پدرش میگفت اونا منو پس فرستادن و تو ثابت کردی که عرضه هرزگیم نداری و بی وقفه کتکم میزد تا بمیرم
______________________
لی:ببین بچه من اصلا صبرو حوصله ندارم ببینم میخای فرار کنی یا هر غلط دیگه بدون بد جور تنبیه میشی پس کاری نکن که به چیزی که لایقشی برسی
taehyung's pov
اون داشت چی میگفت؟
مجازات؟
من فقط لایق مرگم
...
اما اینو فقط خودش شنید...درواقع چیزی که بقیه شنیدن این بود
تهیونگ:بله اقای لی من متوجه موقعیت و خواسته شما هستم سعی میکنم هر جور که شما صلاح میدونید عمل کنم
لی:خوبه...یکم منتظر باش الان یکی میاد و بهت هرزگی یاد میده بیبی
بعد از گفتم این حرف به تهیونگ نزدیک شد و اسپنک به باسن تهیونگ زد و بعد از یک پوزخند چندش رفت
بعد از رفتن لی تهیونگ بغضش شکست و روی زمین افتاد بعد از چند دقیقه گریش تبدیل به هق هق شد و توی همون موقع بود که یکی درو زدو وارد شد
چانهیوک:سلام تهیونگی من جانگ چانهیوک هستم از دیدنت خوشبختم من ۲۷ سالمه و از ۱۴سالگیم توی این کلاب به عنوان برده جنسی کار میکنم
بعد از گفتم حرفاش یک لبخند غمیگن زد اما بعد یک لبخند شاد زد که باعث تعجب تهیونگ شد
تهیونگ:اممم...س_سلام من کیم...کیم تهیونگ ه_هستم ۲۱ سالمه و ن_نمیدونم چرا اینجام
چان:خب ته تو میتونی منو هیونگ صدا بزنی یا هر چیز دیگه مثلا اممممم..تو میتونی منو چان هیونگ صدا کنی هوم؟چطوره؟
Advertisement
تهیونگ اول گیج بهش نگاه کرد اما بعد از لود شدن دوباره مغزش حرف چانهیوک رو قبول کرد
تهیونگ فکر میکرد چانهیوک ادم خوبی باشه پس سعی کرد باهاش مهربون باشه
تهیونگ:ه_هیونگ تو م_میدونی من چ_چرا اینجام؟
چان:خب ببین تهیونگ...همونجور که میدونی پدرت تورو به کلاب اقای لی فروخته و این فروخته شدنت میتونه چند تا معنی داشته باشه
تو میتونی استیریپر باشی،میتونی فاحشه باشی،میتونی گارسون باشی و و و
این بستگی به تصمیم اقای لی داره هانی اما نگران نباش در هر صورت من کمکت میکنم
به دقیقه نکشید لی اومد و شروع کرد به حرف زدن درباره موقعیت تهیونگ
لی:خب ببین چون تو هیکل و قیافه خوبی داری اگر به عنوان یک استیریپر فاحشه کار کنی پول خوبی گیرم میاد و این یعنی؟
تهیونگ:م_من ب_باید به ع_عنوان ی_ک فاح_حشه کار ک_کنم؟؟
لی:بینگووو درست حدس زدی بیبی و اینجاشم یادت رفت استیریپر فاحشه
اوی هیونک ببرش فاحشگی یادش بده یادت نره یادش بدی چجوری اغوا کنه اگر خراب کنه هم تو هم خودش توی بد دردسری می افتین
چانهیونگ تعظیم کرد و دست تهیونگ بهت زده و گریون رو گرفت و با خودش توی یک اتاق کشید تا هم ارومش کنه هم بتونه یه سری چیزا یادش بده
-------------------------------------------♡
کم بود
میدونم
لاو یو عال💜
Advertisement
Mage x Magician
Sylvester Clearsight is a mage in training obsessed with the aesthetics of a magician. He has spent his whole life travelling the world with his parents solving problems caused by things going bump in the night. After finally graduating highschool, it was time for him to follow his own path of magecraft and was sent to the academy known as Inanis Orbis. Follow him and his journey to create the "ultimate magic trick" as he ventures through out multiple countries, books, and even worlds, honing his craft (magic tricks) inside and outside the academy that floats in the void between worlds. Updates Monday to Friday.
8 101Gemma Go Home
It was just meant to be a favor to a friend. Gemma would babysit Nellie, and Mia would go to her appointment, issue solved. But on a walk to the park, Gemma and Nellie are transported to Travalar. Travalar is a world with a different set of rules and inhabitants. Babysitting has been taken to a whole new level, and it is so not worth the pay. Sometimes you have to go above and beyond for friends, but this is really pushing it! This is a story I've had in mind for a while... ~Hiatus
8 130Folly of Heroes
Vella may have a Bloodline Quirk, but it doesn't mean that it would be all sunshine and rainbows in a magical new world. A new life means new possibilities, new relationships, but it also means starting over anew. No reputation, no status, no way to know if life would end up the same way, or worse. Some problems just can't be escaped, even with death. In a world constantly pushing against nature to expand human civilisation, Vella throws herself into the recently rediscovered magic of old. Being physically young, she finds herself constantly needing to prove her worth whether if it's to the Martial Arts Academy, the Guild, or her very own parents.
8 139Seal master ( seal scripture )
Heaven shall be right hand , earth shall be my leftDao shall be my right eye while tao shall be my leftEssence shall be part of my blood while origin shall be my tendons.… I shall be the fearless even in the eye of invincibility. I am not some chosen one , a main protagonist. I am the one that writes his own destiny while singing the song of fate. I am the summoning devil that has been summoned in this world . ( this fiction will my main priority from now on. I wanna gain some experience and want to have some insight before progressing my other fictions. I wanna make it as much as good for the readers to read. This fiction would be like training myself before entering the stage . ) (The mc in this fiction is absolute tyrant with tyrannical personality. The mc is based on someone who has been pushed by others to the deep abyss where they can't return back . Our mc has a dark personality like not caring about others , cold blooded, merciless, even forces himself on the beautiful women. And lastly this fiction isn't ascending type where one would ascend after reaching the pinnacle of the world . ) ( if you like dark mc / ruthless mc than this is one of the fiction but if not than sorry ) " hey aren't you scared that they will hunt you till your death ? " asked suxin. "I have taste it before so I don't I have mood to taste it again . So even if they want to kill me , I won't die " replied kai with the hint of mocking in his eyes.
8 70Ninjago: Evil Lloyd Garmadon
The ninja noticed Lloyd was acting strange. Lloyd was inherited withevil in his blood. Lloyd will do whatever it takes to conquer Ninjago. Following his father footsteps & finishing what he has started. Read for more.
8 207SonTails: Blessing
Just read it and you will understand
8 211