《sinner angel [KOOKV]》part 14

Advertisement

جانگکوک:خب جناب پارک

همین طور که حرف میزد سمت جیمین قدم برداشت و جیمین تویه خودش جمع میشد و به سمت عقب قدم برمیداشت

کوک:تهیونگه منو میبری بدون گفتن به من؟

جیم:جانگکوک شی من متاسفم اونقدر بهم به خاطر گریه تهیونگ شوک وارد شد که یادم رفت بهت بگم تهیونگم یادش رفت گوشیشو با خودش بیاره تویه ماشین جا موند لطفا ببخش من غلط کردم دفعه بعدی اصلا تا خودت نیای نمیزارم تهیونگ هیچ کاری بکنه

کوک با یک ابرو بالا رفته (🤨 این شکلی😂) به جیمین ترسیده نگاه کرد

کوک:جِمِن شی منو چی میبینی که اینقدر ترسوندمت؟

جیم:من از تو نمیترسم من از کارایی که میتونی بکنی میترسم،میترسم اخراجم کنی دیگه نتونم یونگیو ببینم

کوک:نه نترس اونقدرام بی رحم نیستم...راستی گفتی یونگی...یونگی دوست پسر داره واسه همین بهت چیزی نمیگفتم از علاقش به تو چون نمیخواستم به دوست پسرش خیانت کنه

و بعد دستم رو با حالت هیستریکی پشت سرش گذاشت و شروع با خاروندن کرد

جیمین با چشمایه اشکی:و..واقعا میگی؟

جانگکوک سرش رو به معنیه " اره" تکون داد

جیمین لبخند نصفه نیمه ای زد و بعد از گفتن "ممنون از اینکه گفتی" سمت ماشینش رفت و گازشو گرفت و سمت بار star که بار دوستش بود حرکت کرد

Star bar*

ته‌مین:هی جیمین شی از این طرفا

جیمین با دیدن دوست صمیمیش خودشو تویه بغلش پرت کرد و شروع به گریه کرد

ته‌مین:هی پسر چیشده؟

جیم:یون..یونگی دوست پسر دارهههه(این یعنی اخر حرفشو زجه زد)

ته‌مین:اوه مِن هولی شت چه خر تو خری حالا اشکالی نداره یکی دیگه یونگی همچین مالیم نبود اینجوری خودتو به خاطرش ناراحت میکنی کی برم دهنش از دو طرف جر بدم مرتیکه گریه جیمینمو دراورد

جیمین به خاطر عصبانیت ته‌مین خندید و بیشتر و محکم تر بغلش کرد:ته‌مینا من الان چیکار کنم فین؟دیگه یونگی نداریم که همون یدونه بود

Advertisement

ته‌مین:خودتو ناراحت نکن کوچولو بیا بهت یه چیزی بدم یونگی و جانگکوکو همه کست یادت بره بیا

و بعد یه شات از ودکا 75 درصد بهش داد

...

یونگی:هی هوسوک بیا اینجا کارت دارم

هوسوک:هوم؟

یون:ببین یه پسره هست مطمعنم ببنیش خوشت میاد دوست داری جزوی از ما بشه؟

هوپی:یونگی اگر ببینم خوشم نیاد به خاطر دید زدن یه پسر دیگه بدجور به فاکت میدم

یون:باشه ولی اگر دیدی خوشت اومد من بد به فاکت میدم قبوله؟

هوپی:قبوله

و بعد بوسه ای روی لب هایه یونگی گذاشت و دوباره به کار خودش برگشت

Yoongi's pov

هاهاها جیمین شی بیا و ببین چه در انتظارته

مال خودمون میکنمت

ساعت 8:00 AM

جیمین با یک سر درد خیلی شدید از خواب بلند شد و تلو تلو خوران به سمت اشپزخونه حرکت کرد تا قرص بخوره

بعد از اینکه قرصشو خورد به سمت شرکت حرکت کرد

وقتی وارد شد یه پسر با یک لبخند درخشان جلو اومد و خودشو معرفی کرد:سلام کیوتی اسم من جانگ هوسوکه همه جیهوپ صدام میکنن تو خیلی کیوتی دوست داری دوستم بشی؟مطمعنم جناب جئون اونقدر محرومیت گذاشته که تا الان هیچ دوستی نداشته باشی

جیمین با یک قیافه خسته و ناراحت و همچنین پف کرده دست هوسوک رو که رویه هوا بود گرفت و گفت:سلام جیهوپ من جیمینم..پارک جیمین از دیدنت خوشحالم و راجب جناب جئون بله ایشون خیلی سخت گیره و یک خطای کوچیک باعث اخراج شدنت میشه پس بیا با هم حواسمونو جمع کنیم تا شغلمونو از دست ندیم

و بعد لبخند مخصوصش رو به جیهوپ نشون داد و باعث شد جیهوپ همونجا عاشقش بشه و دستشو بکشه و به سمت دفتر دوست پسرش ببرش

هوپی:هی یونگی اینو ببین چه نازه خیلی خوشگله میخوام مال خودم بکنمش

و همونجا بود که یونگی با یک قیافه شیطون و جیمین با یک قیافه بهت زده بهش نگاه کرد

جیمین:ت..تو...

___________________________♡

خب خب سلام همگی همگی سلام

حالتون چطوره؟

روند داستان خوبه؟

دوست دارین چیزیو تغیر بدم؟که از نظرتون باعث میشه فیک قشنگ تر بشه

یا اگر انتقادی نظری دارید حتما میخونم

لاو یو

اینم از این امیدوارم با بقیش مشکل نداشته باشین(چون تریسامه همونطور که ضایس)

شرط ووت*۲۰ تا*

لاب ی عال💛

لی ته‌مین

26 ساله

دوست صمیمی جیمین

صاحب و بارمن بار استار

خیلی رویه جیمین حساسه نگاه چپ بهش بندازین نوچه هاشو میریزه سرتون

ولی در کل خیلی مهربونه

    people are reading<sinner angel [KOOKV]>
      Close message
      Advertisement
      You may like
      You can access <East Tale> through any of the following apps you have installed
      5800Coins for Signup,580 Coins daily.
      Update the hottest novels in time! Subscribe to push to read! Accurate recommendation from massive library!
      2 Then Click【Add To Home Screen】
      1Click