《chaotic (Persian translation)》chapter 21
Advertisement
حتی وقتی اونا دست از جستجو بردارن و ما هم دیگه فرار نکنیم ، ما همیشه این شانس رو داریم که شناخته بشیم ، یا به کسی برخورد کنیم که ما رو میشناسه اگه اینجا بمونیم. منظورم اینه که این با خواهر لعنتی خانم هلمن اتفاق افتاده."
"چه جوری بریم؟" من پرسیدم.
" با پا؟ با هواپیما؟"
"اره"،
اون سرش رو به علامت رضایت تکون داد. "با هواپیما، هر جایی که میخواستیم راه رفتیم، اگر اونا میتونستن تا الان میگرفتنمون. اونا از ما انتظار ندارن که با هواپیما بخواییم جایی بریم، و هواپیما ما رو به جایی میبره که اونجا ما نا آشناییم و کسی تاحالا در بارمون نشنیده، شانس اینکه بتونن مارو پیدا کنن خیلی خیلی کم هستش اگر به یک کشور دیگه سفر کنیم.؛
"باشه،، حالا چجوری باید انجامش بدیم،؟ پول رو از کجا بگیریم؟ پاسپورت و مدارک فیک و تقلبی چی؟"
"خب...."
اون شروع کرد به صحبت کردن،
"بعد از اینکه من برای اولین بار از ویکندل اومدم بیرون، وقتم رو با دوستا و خانواده نگزروندم، بلکه رفتم پیش یکی از رفیقام که از قبل میشناختم، که قبلا همکارم بود یجورایی و همیشه تو کارام ازش استفاده میکردم، که کارش توی چیز های قاچاق و غیرقانونی بود. مطمئنم که پاسپورتامون رو اون میتونه جور کنه."
"واقعااا؟" من پرسیدم با حالت ذوق زده و هیجان زده.
ولی هری اونقد خوشحال بنظر نمیرسید.
" این عالیه، نه؟"
هری اون یکی دستش رو برد توی موهاش که میتونستم بگم نشونه ی استرسشه.
"خب....اره، ولی عااااا.... بابای امیلی رییس ما بود. اون اگر من رو ببینه همون لحظه میکشتم، همه توی اون مزرعه ی تخمی، همه بجز من، فکر میکنن که من امیلی رو کشتم."
حرکاتش همه با زور بود، میتونستم بگم. اون سعی کرد لباش رو تکون بده و با زور لبخند بزنه، ولی من میتونستم بگم که گفتن اون کلمات چه دردی رو توی هری بوجود اورده.
Advertisement
من دستمو بردم و دور دست هری محکم کردم و بغلش کردم، من یکم ازش عقب تر بودم پس لبام دقیقا روی شونه هاش قرار میگرفت، لبامو روی شونش گزاشتم اروم و اونجا بود که لبخند فیکش به یه لبخند واقعی تبدیل شد.
"ما همیشه میتونیم امتحانش کنیم."
من گفتم
"یا اینکه من میتونم باهاش حرف بزنم، همون دوستت. اون قاعدتا منو نمیتونه بشناسه و تشخیص بده که من کی هستم."
هری دهنش رو باز کرد که غر بزنه، پس من قبل اون و زودتر ادامه دادم که اون نتونه ادامه بده.
"ولی ما برای اون کلی پول لازم داریم، درسته؟ ما باید به دوستت پول بدیم بخاطر کاری که میخواد انجام بده و همچنین باید پول بلیط های هواپیما رو هم بدیم."
هری لباشو روی هم به حالت یه خط صاف فشار داد و سرشو به نشانه ی تاکید برای حرف های من تکون داد.
VOTE PLS
LOVE U ALL MEL.
Advertisement
Alexander Black
▷BOOK 1 OF THE BLACK SERIES◁Alexander is the type of guy that every girl would fall for. He is not only the youngest richest bachelor but he's also dead handsome and gorgeous. He is cold and distant. He has been taught to not let anyone in, to not fall for anyone. He was beaten by his father to be strong and he is. On the other hand, Aria is extremely gorgeous, beautiful, smart and cheerful girl. But Is she? Or is it just a show? Inside, she's a broken girl with a lonely soul. WHAT WILL HAPPEN WHEN THESE TWO WILL MEET? READ TO FIND OUT ツ
8 448Love Bands?
"She is the epitome of selflessness."..Dedicated to all the beautiful Women who have sacrificed their happiness for their loved ones!
8 251Daphne Greengrass and the Importance of Intent
This is the story of how Voldemort and the tools he created to defy death were destroyed by Harry Potter and me while sitting in an empty Hogwarts classroom using Harry's idea, my design, and most importantly, our intent. Set during 6th Year.
8 93Boy For Rent
Welcome to Boy For Rent a business where you can find the type of guy that you are looking for all at a special price. Can you pay it? This is a fanfiction loosely based on the Thai Series Boy For Rent and because this is me AKA Boys love that we're talking about it will be a series of short story Bl's based on your favorite characters. 2 moons, Sotus, and a few more. I will include one or two straight couples as well. This includes the Original 2 moons cast. I have nothing against the new guys I just have grown accustomed to picturing the old cast when I write and I will not use their real names out of respect for the actors. Sotus 2moons and any other BL characters do not belong to me but to Chiffon Cake and Bittersweet.Cover done by @sheismathilda
8 158Overflowing (KageHina)
Kageyama can no longer focus around Hinata because of his unspoken feelings, and his volleyball suffers for it-so Hinata agrees to do absolutely anything to help get Kageyama back on his game...(⚠️WARNING⚠️- Smut chapter, This is a Kageyama x Hinata story so if you don't like the ship then please leave, sometimes confusing, and this whole story is based on a manga called Kokoro Control by bubunhanten- you can read it free on tumblr if you look up the name.)
8 60GOOD wife
-:EXCERPT:-"It pains." I sobbed. "I don't want it right now.""I don't need your permission to fuck this tight pussy."." He rubbed my vagina. *****Love. Marriage. Family. Death.It is a life cycle. But HER life is different. Everything happened in a blink that SHE never got a chance to manage HER life. The struggle of two people in one relationship affects every person related.Anastasia was bound in a loveless marriage, lived and raised her daughter alone in the big mansion. She waited for her husband to come to the home but he never came.
8 186