

sinner angel [KOOKV]
8
76
22
Author:Evan
Type:Male
مقدمه:
چه اتفاقی برای قلبت میافته وقتی بفهمی پدر و مادرت تورو نمیخان از تو بدشون میاد و برای منفعت خودشون دارن تورو به یه بار میفروشن؟
درسته روحت میشکنه
حالا فکر کنید این اتفاق برای تهیونگ داستان ما افتاده
لی:ببرینش
تهیونگ:چ...چی؟؟...نه خواهش میکنم توروخدا بابا هر کاری بگی واست میکنم مامان برات کلفتی میکنم نزارین ببرنم
پدرش نزدیکش میشه و چونشو توی دستش فشار میده:فکر کردی کسی که خودش تورو فرستاده برت میگردونه...جنس خریده شده پس گرفته نمیشود
.
.
.
یک ماه بعد
جیمین:نشد...پیدا نشد...خسته شدم...دیگه نمیکشم یون
.
.
جانگکوک:اینجا چه خبرهههههه؟
با داد گفت و به دختر و پسری که در حال بوسیدن هم بودن نگاه کرد
نارو:اقای جئون خواهش میکنم توضیح میدم بهتون
جانگکوک:صد دفعه من به شماهای کوفتی گفتم این کارای کوفتی تر از خودتونو توی شرکت من انجام ندید گفتم یا نگفتم؟
نارو:گفتید قربان گفتید
ژانر:اسمات_انگست_ارباب برده ای_امپرگ_کمی کمدی (خیلی کم شاید در حد فقط یه سه چهار خط حرف)
وضعیت:در حال اپ
روز های اپ:هر موقع نویسنده گشادیشو کنار بزاره و به مغزش فشار بیاره
و از اونجایی که گشاده خیلی زیاد شما باید به بزرگی خودتون ببخشیدش
امیدوارم خوشتون بیاد حمایتش کنید فیکشن من رو و اسمش رو برای دوستا و هر کسی که دوست دارید بدید تا اون ها
چه اتفاقی برای قلبت میافته وقتی بفهمی پدر و مادرت تورو نمیخان از تو بدشون میاد و برای منفعت خودشون دارن تورو به یه بار میفروشن؟
درسته روحت میشکنه
حالا فکر کنید این اتفاق برای تهیونگ داستان ما افتاده
لی:ببرینش
تهیونگ:چ...چی؟؟...نه خواهش میکنم توروخدا بابا هر کاری بگی واست میکنم مامان برات کلفتی میکنم نزارین ببرنم
پدرش نزدیکش میشه و چونشو توی دستش فشار میده:فکر کردی کسی که خودش تورو فرستاده برت میگردونه...جنس خریده شده پس گرفته نمیشود
.
.
.
یک ماه بعد
جیمین:نشد...پیدا نشد...خسته شدم...دیگه نمیکشم یون
.
.
جانگکوک:اینجا چه خبرهههههه؟
با داد گفت و به دختر و پسری که در حال بوسیدن هم بودن نگاه کرد
نارو:اقای جئون خواهش میکنم توضیح میدم بهتون
جانگکوک:صد دفعه من به شماهای کوفتی گفتم این کارای کوفتی تر از خودتونو توی شرکت من انجام ندید گفتم یا نگفتم؟
نارو:گفتید قربان گفتید
ژانر:اسمات_انگست_ارباب برده ای_امپرگ_کمی کمدی (خیلی کم شاید در حد فقط یه سه چهار خط حرف)
وضعیت:در حال اپ
روز های اپ:هر موقع نویسنده گشادیشو کنار بزاره و به مغزش فشار بیاره
و از اونجایی که گشاده خیلی زیاد شما باید به بزرگی خودتون ببخشیدش
امیدوارم خوشتون بیاد حمایتش کنید فیکشن من رو و اسمش رو برای دوستا و هر کسی که دوست دارید بدید تا اون ها
Read Now
Read Now
-
{{#chapters}}
-
Chapter {{idx}} {{name}}
{{/chapters}}
-
Chapter 1 معرفی شخصیت ها
-
Chapter 2 part 1
-
Chapter 3 part 2
-
Chapter 4 part 3
-
Chapter 5 part 4
-
Chapter 6 part 5
-
Chapter 7 part 6
-
Chapter 8 part 7
-
Chapter 9 part8
-
Chapter 10 عکس هایه پارت قبلی
-
Chapter 11 part9
-
Chapter 12 part 10
-
Chapter 13 part 11
-
Chapter 14 part 12
-
Chapter 15 part13
-
Chapter 16 part 14
-
Chapter 17 part 15
-
Chapter 18 part 16( mini )
-
Chapter 19 part 16
-
Chapter 20 فیک جدید
-
Chapter 21 part 17
-
Chapter 22 part 18
-
Chapter 23 part 19(mini)
-
Chapter 24 part 19
-
Chapter 25 part 20
-
Chapter 26 فیک جدید
-
Chapter 27 part 21
-
Chapter 28 part 22